يادمه سالها پيش
دايي جعفرم تعريف ميكرد كه: "شب يلدا خونه يكي از آشنايان دعوت بوديم, من كمي ديرتر
از بقيه رفتم. وقتي رسيدم ديگه همه پذيرايي شده بودن و از ميوه ديگه فقط جلوي همه
بشقابهاي پر از پوستش باقي مونده بود. همين كه نشستم گفتم: "بياريد. بياريد
ببينم وضعيت پذيرايي چطوره!" (دايي جعفر خيلي آدم شوخيه). در كمال ناباوري
ديدم يه ظرف پر از پوست پرتقال آوردن جلوم گرفتن. اول فكر كردم دارن دستم ميندازن.
آخه آدمهاي به اين پولداري چرا بايد جلوي مهمونشون پوست بذارن. مگه ما بزيم؟! من
آدمي نيستم كه بتونم جلوي خودمو بگيرم. در اومدم گفتم: " خب عزيز من اگر
اينقدر وضع ماليتون خراب شده تلفني ميگفتيد سر راه يه كيلو ميوه ميگرفتم!".
خنده جماعت بلند شد كه: "بخور. بخور كه از اين چيزا جايي كه تو زندگي ميكني
پيدا نميشه!".
امروزه ديگه تقريبا
همه جاي ايران پوست پرتقال و ساير چيپس ميوه ها به وفور يافت ميشه و همه باهاش
آشنايي دارند ولي من بعد از اين همه سال باز هر بار كه درستش ميكنم يا دست كسي
ميبينم ياد اين خاطره با نمك دايي جعفرم مي افتم و كلي ميخندم.
من از پارسال
شروع كرده بودم به فكر كردن در مورد منوي يلداي امسال كارگاه آشپزسازي. خيلي ايده
ها به ذهنم رسيد كه موفق شدم چندتاش رو عملي كنم بقيه اش هم انشالا بمونه واسه
سالهاي آينده.
داشتم تو ذهنم
جستجو ميكردم واسه چند گزينه شيك كه بشه پوست مركبات شكري رو سرو كرد. چند تايي به
ذهنم خطور كرد كه خب جالب ميشه اگر اجرا بشن. از اونجايي كه پارسال از فرايند تهيه
پوست مركبات شكري عكاسي كرده بودم (هميني كه چند روز پيش نوبت بهش رسيد و مشاهده
كرديد) حدود يك سال هر از گاهي بهش فكر ميكردم. تا اينكه يك روز برگ ريزان پاييزي
كه داشتم برميگشتم خونه يه آن يه جرقه تو ذهنم خورد كه چقدر عالي ميشه اگر پوست
مركبات شكري رو به شكل برگهاي پاييزي درست كنم. رنگارنگ,
با مركبات مختلف, اجازه بدم
حسابي خشك شه كه اندكي هم خم شه و قوس به خودش بگيره و ... خلاصه بي اندازه از اين
ايده لذت بردم.
ولي لذت واقعي
بعد از اجراي پروژه بود. چون واقعا ناز شدن در حدي كه آدم دلش نمياد بخوردش.
خب... و اما اصل
ماجرا.
هر بار كه
ميخوايد پرتقال يا نارنگي بخوريد بايد با دقت سه برش به پوستش بزنيد. به طوري كه
پوست مركبات به سه قسمت مساوي تقسيم شه. ميدونم مرسومش اينه كه با چهار يا پنج برش
پوست رو خط ميندازيد ولي جلوي خودتون رو بگيريد لطفا!
در اين تصوير يك
پرتقال رو ميبينيد كه پوستش به سه قسمت تقسيم شده.
ممكنه شما در
خانه قالب بيسكويت طرح برگهاي پاييزي داشته باشيد. ولي همه كه ندارن. پس من مثل
هميشه شيوه "افراد با كمبود امكانات" رو در پيش ميگيرم.
با كاغذ چندين
شابلن درست ميكنيم و با يه چاقوي خيلي تيز پوستها رو برش ميزنيم.
به نظر خودم
اينطوري خيلي بهتر از استفاده از كاتره چون ميتونيم برگهاي با طرحها و سايزهاي
مختلف داشته باشيم.
مطابق با عكس
قبل شابلون رو توي قوس پوست نارنگي قرار داده و با يك چاقوي خيلي تيز برش ميزنيم.
هر ميوه به ما
سه برش ميده يعني سه برگ پاييزي به ازاي هر ميوه. براي من برش زدن سه برگ كمتر از
يك دقيقه وقت ميگيره. حالا احتمالا واسه شما بيشتر طول بكشه ولي سخت نيست.
ديگه مطابق دستور پوستها رو چهار بار شيرين ميكنيم.
توي آب شكر –درحالي
كه همه برگها رو بپوشونه- ميپزيمشون.
و ميذاريم شربت
اضافيش گرفته شه.
بعد توي مقداري
شكر غلتونده و ميذاريم توي توري تا خشك شن.
اگر مثل من
بذاريدشون توي صافي هاي قوسدار و يه تابي هم بهشون بديد بعد از خشك شدن خيلي با
نمك ميشن.
خب ديگه آماده
است.
من اينا رو بردم اداره و بچه ها خيلي ازش خوششون اومد و طي چند روز با چاي
ميل فرمودند.
اين برگهاي
خوشگل و خوش عطر و خوش طعم و خشك پرتقالي رو درست كنيد و شب يلدا جلو مهمونهاتون
برگ تعارف كنيد! جالب ميشه.
راستي براي
شابلونش هم ميتونيد توي گوگل جستجو كنيد ولي باز من جهت رفاه حال دوستان چند برگ
براتون ميذارم.
همين الان دست
به كار شيد تا بتونيد واسه شب يلدا آماده اش كنيد. ميدونم خيلي هاتون بچه هاي
زرنگي بوديد و تا الان كلي پوست مركبات
شكري درست كرديد و دستتون راه افتاده.
اينا خشك شدنشون
زياد طول نميكشه. حتي واسه مني كه در اعماق اقيانوس زندگي ميكنم سه روزه آماده
بود. پس امروز شروع كنيد.
خيلي شيك ميشه. حالش
رو ببريد!
براي استفاده بهتر از كارگاه آشپزسازي لطفا مبحث سوالات متداول را به صورت كامل مطالعه بفرماييد