همینطور که از طریق اینستگرم
در جریان هستید حاج آقا مهدی امسال رفته پیش دبستانی. مهدی از یکسال پیش تا الان
هر موقع بهش میگفتن قراره بری مدرسه جواب میداد: "من مدرسه نمیرم!". منم
که سر خواهرش باردار بودم؛ هورمونهای بارداری باعث شده بود که بی نهایت بیخودی نگرانش
باشم. خلاصه رسیدیم به شهریورماه و پاسخ مهدی از جمله من مدرسه نمیرم تبدیل شده
بود به "من فقط پیش دبستانی میرم. مدرسه نمیرم."!!! بازم خدا رو شکر.
روز
شنبه اولین روز مدرسه رفتن یا همون پیش دبستانی رفتن مهدی بود و تمام این هفته رو
بچه با شوق و ذوق وصف نشدنی ای مدرسه رفت.
تو اون روزهای نگرانیم طرح
یک کیک ساده رو براش توی ذهنم چیده بودم. کیک باید به اندازه کافی ساده میبود که
من بتونم با شرایطی که دارم به سرعت تمامش کنم و برگردم سراغ نی نی کوچولوم. پس من
یک سمبل ساده برای یک بچه پیش دبستانی یعنی مداد رنگی رو انتخاب کردم که درست کردنش سریع باشه و دقت خاصی
نخواد.
مداد ها رو میتونستم از چند
روز قبل هر وقت که فرصتی پیش می اومد و نی نی میخوابید درست کنم. قسمت وقت گیر و
زمانبر کیک همین تزئینشه که با این برنامه ریزی که انجام داده بودم کار خاصی برای
روز موعود باقی نمیموند.
با فوندانت شروع میکنیم.
خمیر رو رنگ میکنیم.
مشخصه که باید از رنگهای
جعبه مداد رنگی استفاده کنیم. رنگهای شاد.
خمیر ها رو ورز میدیم و کنار
دستمون توی کیسه میذاریم و درست کردن مداد ها رو شروع میکنیم.
توی تصویر اولی این عکس مشخص
هستش من مقداری نشاسته ذرت رو روی یک تکه بزرگ کاغذ روغنی ریختم و تکه تکه خمیر فوندانت
رو از کیسه بیرون آورده و مداد ها رو درست کردم.
برای قسمت چوبی مداد من از
ترکیب فوندانت های سفید و زرد و نارنجی استفاده کردم. یعنی یک برابر سفید نیمی زرد
و ربع نارنجی. به این ترتیب به یک رنگ خوبی رسیدم.
برای درست کردن هر مداد به
این شیوه عمل میکنیم:
ابتدا یک تکه کوچیک فوندانت
بر میداریم.
روی کاغذ روغنی با دو دست
رولش میکنیم تا قطرش به اندازه قطر یک مداد بشه.
با چاقو سر و تهش رو میبریم.
طول مداد دلخواه هست.
میتونیم همه رو یک اندازه بگیریم یا اینکه نه مثل کاری که من کردم طول مداد ها
متغیر باشه.
حالا یک تکه خیلی کوچیک از
خمیر چوبی رنگ جدا میکنیم و مطابق تصویر به شکل مخروط کف دست بهش فرم میدیم.
یه ذره از خمیر رنگی رو برای
نوک مداد بر میداریم و باز به شکل مخروط کف دست بهش فرم میدیم.
حالا با چاقو مقداری از نوک
مخروط چوبی رنگ رو جدا کرده و مخروط رنگی رو جاش نصب میکنیم و با دست دوباره به
شکل مخروط درش می آریم.
واقعیتش اینه که این رو برای
سادگی کار شما و اینکه متوجه بشید این مدلی درست کردم وگرنه خودم برای افزایش سرعت
کار دو تا تکه خمیر رو به هم میچسبوندم و بعد مخروطیش میکردم. مشاهده میکنید که
این موضوع باعث شده که مداد ها یک حالت تراشیده شده طبیعی به خودشون بگیرند!
یعنی مثل قسمت چوبی مداد
رنگی های واقعی که وقتی با مداد تراش میتراشیشون قدری از چوبش بد تراشیده شده و
میشکنه و یه قسمت از نوک مداد از چوب بیرون میزنه.
حالا باید اون مخروط رو به
بدنه مداد وصل کنیم.
نشاسته ذرت واسه این هستش که
خمیر به دست و یا به کاغذ روغنی نچسبه. اگر دیدید خمیر چسبناکه دستهاتون رو به
نشاسته ذرتی که جلوتون روی کاغذ روغنی ریختید آغشته کنید.
اما دقت کنید کف مخروط و
قسمتی که قراره بدنه مداد به این مخروط وصل شه نباید نشاسته ذرت داشته باشه چون
نمیچسبه. اگر داره باید با آب مرطوبش کنید که دو تا تکه فوندانت به خوبی به هم
بچسبند.
وقتی همه مدادها تمام شد. من
رفتم سراغ اولین مدادی که درست کرده بودم و الان دیگه قدری سفت شده بود. اون رو
روی تخته کار با دو دست مجددا رول کردم به طوری که صاف و صوف بشه.
به این ترتیب همه مداد ها رو
مجددا صاف کردم و تمیز و مرتب روی کاغذ روغنی توی یک سینی خیلی بزرگ چیدم تا خشک
تر شن.
اینجا شهر خیلی خیلی خیلی
مرطوبیه. فوندانتها خشک نخواهند شد. پس میشه همینطوری توی سینی نگهداری کرد. اگر
شما جایی با آب و هوای خشک زندگی میکنید بهتره روی سینی رو با سلفون پوشونده و
سینی رو در یخچال نگهداری کنید.
ولی چند تا مداد نیاز دارید؟
کافیه قالبی که قراره کیک رو
توش بپزید رو بذارید جلوتون و توش دور تا دور بدنه، مداد بچینید تا حدودا دستتون
بیاد که چند تا مداد نیاز دارید.
یک شب قبل از مراسم کیک ها
رو آماده کردم. من کیک رو در دو سایز پختم. ولی در پنج قالب. دو قالب برای طبقه
اول و سه قالب برای طبقه دوم.
چندین رسپی برای کیک توی
سایت داریم از هر کدوم دلتون خواست استفاده کنید. این "کیک ساده" است که
مورد علاقه افراد خانواده منه. اولین رسپی ای که توی سایت گذاشتمه یادش بخیر سال
1388 بود.
آقا ما اومدیم کیک رو درست کنیم.
عصر بود و آقای شوهر از سر کار برگشته بود و شیف رو در اختیار گرفته بود! تا قبل
از اینکه باز شیفت من بشه باید بدو بدو به همه کارهام میرسیدم. همین که وسایل کیک
پزی روی کابینت قرار گرفت؛ عضو ثابت کیک پزی هم روی کابینت پرید!
بدون بحث کردن فقط مواد رو
اندازه گیری میکردم و میدادم دستش چون تجربه نشون داده بحث کردن بی فایده است!
مهدی تخم مرغها رو شکست و
توی ظرف ریخت. شکر و وانیل رو اضافه کرد. بعد هم ماست و شیر و بعدش روغن. نوبت
رسید به آرد و بیکینگ پودر. من معمولا برای سرعت دادن به کار مستقیم از کیسه آرد
رو اندازه میگرفتم و میدادم دستش اما اینبار یه صدایی بهم گفت بیا آرد رو توی یه
کاسه دیگه بریز بعد بده دست مهدی.
مهدی توی این یک هفته اخیر
به شدت سخنران شده انگار کله پاچه مورچه خورده این بچه. یعنی اینقدر حرف میزنه و
سوال میپرسه که میخوای سرت رو بکوبی به دیوار. اصلا نمیفهمی داری چیکار میکنی. من
و آقای شوهر به روی خودمون نمیاریم و واکنش بد نشون نمیدیم چون میدونیم این فاز
موقتیه و اقتضای سن بچه است. خلاصه من داشتم با یک لیوان اندازه گیری "یک دوم
لیوان" آرد رو اندازه میگرفتم یه آن متوجه شدم حساب تعداد لیوانها از دستم در
رفته و نمیدونستم الان شش تا لیوان آرد ریختم یا کمتر؟ خدا رحم کرد که مستقیم آرد
رو توی کاسه همزن نمیریختیم. میون سر صدای مهدی یه نفس عمیق کشیدم و رو کردم به
آقای شوهر و گفتم "قاطی کردم چقدر آرد شده". خنده اش گرفت و به مهدی گفت
"پسرم بذار مامانی خودش کیک رو درست کنه تو بیا لگو بازی کنیم". و مهدی
شروع کرد به پرسیدن انواع و اقسام سوالها که چرا مامانش بلد نیست کیک بپزه و داشته
کیک رو خراب میکرده!!!!!
هیچی دیگه دوباره آرد رو
اندازه گیری کردم. با اجازه تون ده لیوان بود!
واقعا خدا رحم کرد وگرنه
باید پنج قالب کیک رو از نو درست میکردم. اونم چه کیکی؟ کیک ساده. کیکی که از نه
سالگی تا الان دارم مرتب درستش میکنیم. ضد حال!
مهدی مایه کیک رو توی قالب
ها ریخت و من تازه یادم افتاد که قرار بوده ارتفاع کیک طبقه دوم بلند تر باشه. چون
یه سری از مداد ها رو خیلی بلند گرفته بودم که مقداری از نوک مداد ها از دیواره
کیک بالا بزنه.
ولی فقط مقداری از نوک مداد. نه نصفی از مداد!
هیچی دیگه مهدی قالبها رو
توی فر گذاشت و من از نو شروع به درست کردن کیک شدم. اینبار خدا رو شکر مهدی رفت
با باباییش بازی کنه و من ... در چشم بر هم زدنی، با چشم بسته، سه سوته ... (آره دیگه
گرفتید که اگه آقا کوچولو تو دست و پام نباشه سریعتر کار انجام میشه) کیک رو آماده
کردم و پرت کردم تو فر!
بساطی دارم من با مهدی. این
بچه از بدو تولد عاشق آشپزی و شیرینی پزی بود. هنوز هم هست. منم کاریش ندارم و
میذارم حالا که دوست داره انجام بده. ولی الان که یه بچه نق نقوی دیگه هم تو دست و
بالمه و مهدی هم میزان شلوغیش چند برابر شده؛ کنترل اعصاب و حفظ آرامش داره سخت تر
و سخت تر میشه. خوشبحتانه من با داشتن پنج سال تجربه الان دیگه آب دیده هستم!
و البته اینم بگم لیانا اصلا
قابل مقایسه با مهدی نیست. بچه ام مهدی نافش رو با گریه بریده بودن! لیانا آرومتره
منتها جفتشون به اندازه صدم ثانیه ای هم تحمل دوری مامانیشون رو ندارند. مهدی
هنوزم که هنوزه با من از این اتاق به اون اتاق جابجا میشه! لیانا که جای خود دارد!
منم عین مهدی رفتم تو فاز
سخنرانی!!! نه که یه مدتی میکرفون دستم نبوده، الان که رفتم بالای تریبون دیگه
پایین بیا نیستم! ببخشید قول میدم تلاش کنم نزنم به جاده فرعی و سریع اصل ماجرا رو
توضیح بدم.
پس چی شد؟
کیک مون رو پختیم و گذاشتیم
سرد شد.
فرداش هم باترکریم درست
کردم.
اینی که در تصویر میبینید
باترکریم فرانسوی هستش.
ميتونيد از هر كدام از باتركريمهايي كه آموزش دادم استفاده كنيد:
برای شیوه پوشش کیک با باترکریم به این پست مراجعه نمایید.
و یا این روشی که امروز
توضیح میدم رو انجام بدید.
این شیوه خیلی سریعتره. ده
برابر سرعت بالا میره.
شیوه جدیدی نیست. منتهی چون
الان دیگه صفحه پلکسی به وفور توی لوازم قنادی ها موجوده نیاز دیدم که این شیوه رو
واسه تون توضیح بدم.
این صفحه پلکسیه. در سایزهای
مختلف موجوده.
مثلا اگر قالب 15 سانتی
دارید باید صفحه پلکسی 15.5 سانتی بخرید.
شیوه کار رو توضیح میدم:
به چند شیوه با استفاده از
صفحه پلکسی کیک رو پوشش میدن. با انواع کرمها هم میشه کار کرد.
شیوه های مختلف رو سر فرصت
توضیح خواهم داد ولی الان شیوه ای رو میگم که خودم کار میکنم و به نظرم از همه
راحت تر و سریع تره.
یک تکه کاغذ روغنی رو به
اندازه صفحه پلکسی میبرم و میذارم روش.
اگر براتون راحت نیست باهاش
کار کنید و تکون میخوره میتونید کاغذ رو چرب کنید که به پلکسی بچسبه.
مقداری از کرم رو توی قیف
ریخته و نوک قیف رو چیده و کاغذ رو پوشش میدم.
به این ترتیب یک لایه کرم
روی کاغذ روغنی داریم.
به همراه پلکسی میذاریمش توی فریزر تا کاملا سفت بشه.
روش کرم میریزیم.
بازم من برای سرعت عمل با
قیف کار کردم.
و روش موز چیدم و تکه دوم
کیک و بعد کرم و بعد موز.
و نهایتا تکه آخری کیک رو هم
روش میذاریم.
حالا پلکسی رو از فریزر خارج
کرده رو از سمت کرم دار روی کیک قرار میدیم.
پس الان ما یک کیک لایه بندی
شده داریم با یک لایه باترکریم فریز شده روش و دو صفحه پلکسی یکی بالا و یکی پایین
کیک.
با برس دور تا دور کیک رو
تمیز میکنیم که خورده کیک و پودر کیک نداشته باشه.
اگر گردونه دارید که کیک رو
روش قرار بدید اگر ندارید هم مهم نیست. گردونه کیک فقط سرعت رو بالاتر میبره. این
گردونه من چدنیه و خیلی سنگین. من دوره دلار هزار تومنی گرفتمش الان ولی با جنس ها
و قیمتهای مختلف میتونید متناسب با کارتون از لوازم قنادی ها خریداری کنید.
کرم رو با قیف و یا کاردک
دور تا دور کیک قرار داده و بعد با پالت و یا کاردک صافش میکنیم. دو پلکسی موجود
در بالا و پایین کیک حکم قالب رو داره و شما در سریعترین حالت ممکن کیک رو پوشش
میدید. حتی اگر گردونه کیک هم نداشته باشید بازم با همین دو پلکسی به راحتی
میتونید کیک رو پوشش بدید.
سرعت ده برابر میشه چون دیگه
نیازی نیست چشمی زاویه ها رو تنظیم کنید. لبه ها هم کاملا تیز و قائم خواهند بود.
بدون نیاز به دقت. باب طبع افرادی که میخوان به سرعت برگردن سراغ نی نی شون!
یه مرحله دیگه باقی میمونه.
همینطور که میدونید باید با
یک کاردک گرم روش رو کاملا صاف و صیقلی کنیم. هم دیواره اش هم روش.
منتهی من برای این کیک نیازی
به اینکار نداشتم چون قرار بود با مداد ها پوشونده بشه. میتونستم برای عکاسی اون
مرحله رو انجام بدم منتهی شرمنده فرصتش نبود. یه بار دیگه برای یه کیک دیگه انشالا
براتون انجامش میدم.
کیک رو به همراه پلکسی به
فریزر منتقل میکنیم.
اگر از "کیک لیفتر"
یا بلند کننده کیک استفاده کنید کار راحت تر خواهد بود. یک ورق فلزی یا پلاستیکی بزرگ هم میتونه همینکار رو براتون انجام بده. این عکس رو گرفتم چون قبلا بارها توی کامنتها سوال پرسیده شده بود که کیک ها رو چطوری منتقل میکنیم.
طبقه دیگه کیک رو هم باز به
همین صورت انجام داده و در فریزر قرار میدیم.
باترکریم خوبیش به اینه که
توی فریزر کاملا سفت میشه و راحت میشه بدون تغییر فرم جابجاش کرد.
پلکسی رو برداشته و کاغذ روغنی رو هم جدا میکنیم
پلکسی رو برداشته و کاغذ روغنی رو هم جدا میکنیم
پس هر دو رو روی هم و روی
استند کیک قرار میدیم. بدون پلکسی!
اون بالای کیک رو هم همینطور
که توضیح دادم برای این کیک نمیخواستم صاف و صیقلی کنم و ترجیح میدادم همین شکلی
طرح دار بمونه.
صفحه های پلکسی قیمت بسیار مناسبی دارند و واقعا زندگی رو آسان میکنند! توصیه میکنم یکبار برای همیشه از چند سایز دو عدد بخرید. بسته به سایز قالب کیک ها تون. مثلا اگر سایز قالب کیک شما 21 سانتی هست پلکسی 21.5 سانتی بخرید. مربعی شکلش هم موجوده برای کیهای مربعی. چیز بدرد بخوریه.
صفحه های پلکسی قیمت بسیار مناسبی دارند و واقعا زندگی رو آسان میکنند! توصیه میکنم یکبار برای همیشه از چند سایز دو عدد بخرید. بسته به سایز قالب کیک ها تون. مثلا اگر سایز قالب کیک شما 21 سانتی هست پلکسی 21.5 سانتی بخرید. مربعی شکلش هم موجوده برای کیهای مربعی. چیز بدرد بخوریه.
مداد ها تا حدی سفت شدند که
بتونن فرم خودشون رو حفظ کنند. پس شروع میکنیم به تزئین کیک.
مدادهای بلند تر رو برای
طبقه بالایی در نظر گرفته بودم. طبقه ای که ارتفاع بیشتری داره و قدری از نوک
مدادها از کیک بالا میزنه.
مداد های طبقه بالا رو که
تمام کردم مدادهای طبقه پایینی رو هم چیدم.
داشتن ارتفاع متغیر برای
مدادها نمای زیبایی به کیک میده.
و چیدن مدادهای با رنگهای
متضاد هم به این زیبایی اضافه میکنه.
همینطور که عرض کردم
نمیخواستم روی سطح بالایی کیک کار خاصی انجام بدم پس اجازه دادم همون طرح خودش رو
حفظ کنه.
شما میتونید از هر تاپری که
دوست دارید استفاده کنید. تاپر فوندانتی یا تاپر مصنوعی. یا اینکه باز از سمبل های
مدرسه ای استفاده کنید.
یا اصلا به همین شکل ساده
نگهش دارید.
اینی که من ازش استفاده کردم
تاپر نیست. این یه تابلو سیاه چوبیه با پایه جداشونده. که با سایزها و طرح های
مختلف در بازار موجوده . چند تاش رو خریده بودم واسه زمانی که مراسمی چیزی داریم و
چندین مدل غذای غیر متعارف درست کردم؛ اسامیشون رو روی تابلو با گچ بنویسم که
مهمانها نیازی به سوال پرسیدن نداشته باشند!
چوبش رو فرو بردم توی کیک رو
روش با گچ های رنگی مهدی نوشتم "حاج آقا مهدی به پیش دبستانی میرود."
دیگه به خودم دردسر تاپر
فوندانتی درست کردن ندادم. ولی شما اگر فرصت دارید حتما یه تاپر خوشگل و مناسب
درست کنید.
مدادها چون بیرون بودن قدری
سفت شدن. وقتی روی بدنه کیک قرار میدیم به باترکریم میچسبند. وقتی کیک رو توی
یخچال قرار میدیم رطوبت موجود در یخچال فوندانت رو نرم میکنه و مثل اینه که همین
الان مدادها رو درست کرده باشی.
مهدی موقع تزئین کیک خونه
نبود و با باباییش رفته بود بیرون. نی نی رو هم چند سری دادم به مامان بزرگ و
بابابزرگش و چندین بار هم خودم گرفتارش شدم و خلاصه با هر دردسری بود کیک رو تمام
کردم. داشتم این عکس نهایی رو میگرفتم که مهدی رسید.
تا کیک رو دید با صدای بلند
و کشیده گفت: "وااااااااااااااااو! چقدر خوشگله!" و همین تمام خستگی رو
از تنم بیرون کرد.
همه خانواده رو دعوت کردم
خونه ننه چون ننه خیلی اذیت میشد اگر میخواست بیاد خونه ما و برگرده خونه اش.
اینطوری ننه هم کیک رو میدید و دورش شلوغ بود بدون اینکه پاهاش بیشتر درد بگیره.
این عکس با نمای دیوار قدیمی
اتاق ننه رو هم با وجود اینکه کیفیت نوری نداشت دلم نیومد براتون نذارم.
مهدی خیلی خیلی خوشحال بود و
مامانش هم راضی.
من تمام امروز رو گرفتار
بودم تا تونستم این پست رو آماده کنم. اگر میخواستم سر فرصت انجامش بدم به تاسوعا
عاشورا میخورد پس امروز تمام وقت و انرژیم رو گذاشتم روش.
امروز از هم صحبتی با
شما خیلی خوشحال شدم. شب خوش!
آپدیت:
من پارسال یه کانال تلگرام درست کردم ولی دیدم با این مشغله کاری که من دارم حکایت کانال تلگرام داشتن من میشه حکایت جارو و دم موش! امشب دیدم من که هنوز بیدارم بذار این پست رو بذارم روی کانال. رفتم تو کانال شف طیبه دیدم تار عنکبوت بسته و جیرجیرک ها دارن آواز میخونن! یه آیکن واسش گذاشتم و این پست رو هم ثبت کردم. نمیدونم میتونم کانال دار خوبی باشم یا نه. ولی فعلا که کاناله یه آب و جارویی شد.
اگر میخواید پیداش کنید کافیه cheftayebeh رو جستجو کنید.
https://telegram.me/cheftayebeh
آپدیت:
من پارسال یه کانال تلگرام درست کردم ولی دیدم با این مشغله کاری که من دارم حکایت کانال تلگرام داشتن من میشه حکایت جارو و دم موش! امشب دیدم من که هنوز بیدارم بذار این پست رو بذارم روی کانال. رفتم تو کانال شف طیبه دیدم تار عنکبوت بسته و جیرجیرک ها دارن آواز میخونن! یه آیکن واسش گذاشتم و این پست رو هم ثبت کردم. نمیدونم میتونم کانال دار خوبی باشم یا نه. ولی فعلا که کاناله یه آب و جارویی شد.
اگر میخواید پیداش کنید کافیه cheftayebeh رو جستجو کنید.
https://telegram.me/cheftayebeh