آش ماست

اگه ازتون بپرسن " اگر میتونستید فقط یک غذا رو تا آخر عمرتون بخورید؛ چی رو انتخاب میکردید؟" چی جواب میدید؟
من بدون فکر کردن میگم: "آش ماست"
شوخی هم نمیکنم. من میتونم صبحونه و ناهار و شام آش ماست بخورم بدون اینکه دلم رو بزنه یا خسته بشم! کما اینکه بارها هم اینکار رو کردم. بارها پیش اومده که یک هفته تمام فقط آش ماست میخوردم. یک هفته...صبحانه ناهار شام! خیلی خب حالا صبحانه نه ولی ناهار و شام چرا. یعنی مامانی خانم یه دیگ خیلی بزرگ آش ماست درست میکنن و من تنهایی طی یک هفته تهش رو در میارم. همه تعجب میکنن که چطور ممکنه من اینکار رو بکنم ولی به نظر خودم خیلی عادی میرسه... علاقه!
میدونم همه بلدید آش ماست درست کنید و حتما خیلی خیلی هم خوشمزه میشه. اما این آش ماست مامانمه که دارم واسه خودم ثبتش میکنم که جاودانه شه. پس لطفا همونطور که قبلا توضیح دادم شما آش ماست سنتی مادر عزیز خودتون رو درست کنید و فقط در شرایطی که دسترسی به ایشون ندارید از این رسپی استفاده کنید. هدف من اینه که غذاهای سنتی از مادر به دختر انتقال پیدا کنه؛  نه از اینترنت به دختر!
یک عدد سینه مرغ
برنج یک پیمانه
 لپه نصف پیمانه
شوید خورد شده یک پیمانه سر خالی
سیر 5 حبه
زردچوبه 1 ق چ
نمک و فلفل
ماست یک کیلو
پیاز داغ و نعناع داغ


مرغ را آبپز میکنیم


برنج بهتر است نیم دانه باشد
برنج را میشوییم
و با آب میپزیم
(بسته به جنس برنج میزان آب متغیر است اما حدود دو سه پیمانه برای یک پیمانه برنج)
برنج باید کاملا پخته شود و لعاب بیاندازد



سیر و زردچوبه و نمک و فلفل را میکوبیم


مرغ را ریز تیکه میکنیم


مخلوط سیر را به برنج اضافه کرده هم میزینم


شوید خورد شده را اضافه میکنیم


لپه را از قبل کامل میپزیم
لپه پخته شده را اضافه میکنیم


و آش را هم میزینم


ده دقیقه تا ربع ساعت اجازه میدهیم تا بپزید


مرغ را اضافه میکنیم


هم میزینم
(آش را باید از اول کار تا آخر کار هم زد تا ته نگیرد)


کمی روغن اضافه کرده و اجازه میدهیم جا بیافتد . (حدود ده دقیقه)
(میتوانیم از روغن حاوی پیاز داغ استفاده کنیم)


از روی حرارت برداشته
 ماست را هم میزنیم


به آش اضافه میکنیم
(هم زدن ماست قبل از اضافه شدن به آش کمک میکند که ماست نبرد)


با پیاز داغ و نعناع داغ تزئین کرده و نوش جان میکنیم


برای نعناع داغ: کمی روغن را گرم میکنیم و نعناع را اضافه کرده هم زده و از روی حرارت برمیداریم . نباید تغییر رنگ دهد


موضوعی که باید در موردش کمی سخنرانی کنم اینه که مامانی خانم شاکی هستن که "من این آش رو تابستون درست کردم تو چرا زمستون به مردم تحویلش میدی؟"
خب راست مگن ولی چیکار کنم. من بستنیهام رو هم اینقدر دیر پست کردم که همه جا دیگه برف اومده بود. غذاها باز هم تو آرشیوم جمع شدن و به زور موفق میشم هفته ای یکی یا فوقش دو تاش رو آماده پست کنم. هر پست هم معمولا حدود هشت ساعت وقتم رو میگیره. پست های طولانی تر باز هم وقت بیشتری میخواد. که منم این روزها ندارم.
مامانی خانم سبک آموزش آشپزیشون با من فرق میکنه. من معتقدم که باید همه چی رو توضیح بدم و اگه حتی یک جمله اش رو که تو ذهنمه رو هم جا بندازم مث این میمونه که تو گلوم گیر کرده و باید حتما خارج شه! دلیل طولانی شدن پستهام هم همینه.
مامانی خانم معتقدن همه خودشون همه چیز رو بلدند پس توضیح دادن زیادی نوعی بی احترامی و گرفتن وقت ارزشمند دیگرانه و فقط باید اصول رو گفت.
از اونجایی که "من اگه حرف نزنم میگن طرف لاله" بازم با وجود کوتاه بودن رسپی این پست یه عالمه اول و آخر پست وراجی کردم. عذر میخوام. ولی دیگه به هم عادت کردیم مگه نه!



هستن. میدونید که آشپزهایی که سالها یه غذا رو درست کردن بیشتر با فرم و شکل و بافت غذا جلو میرن تا زمان. و دادن زمان یه کم سخته. امیدوارم این میزان زمانی که دادم رو فقط در حد راهنمایی به کار ببرید و بسته به جنس برنج و لپه زمان پخت رو تنظیم کنید و به یاد داشته باشید که مرتب چشیدن خیلی کمک میکنه
یه چیز دیگه که باید بگم اینه که من آش ماست رو با ماست ترش بیشتر دوست دارم و حتی گاهی وقتها خودم ظرف ماست رو میارم و به کاسه خودم ماست بیشتری اضافه میکنم

در این ایام ما رو فراموش نکنید
التماس دعا


Print Friendly and PDF